تاریخ جغرافیای ایران

 تاریخ جغرافیای ایران

 

  پیش گفتار

     . . . . . . بزودی

  گنجهای گمشده شهر گمشده

      در شمال شرقی دشت کویر مرکزی ایران عزیز کنار رودخانه آرام کال شور یا با نام زیبای ابریشم رود،  در جنوب کوه های خوش منظره جغتای،  شهری بزرگ در زیر ماسه های کویر آرام آرامیده،  شهری از زمان اشکانیان دلاور و هخامنشیان مقدر،  شهری که در گاهی از متون تاریخی فقط نام آن باقی مانده،  شاید زلزله ای مهیب ویرانش کرده و یا به دلیل جمعیت زیاد بمرور درختها را برای سوخت و غیره قطع کرده اند و کویر را وسعت داده،  و سپس شنهای روان شهر را در خود حفظ کرده،  تا آثار مهم و قیمتی را برای نسلهای آینده نگه دارد و واقعیتهای تاریخی را آشکار نماید.  در زمین رمل زرد کویر با آن آسمان آبی روشن همیشه آفتابی و شبهایی پرستاره که چون الماس می درخشند،  بدنبال شهری بزرگ بنام  برقیانوس  می گردیم.  در جاده های خاکی  حاشیه کویری با سرعت می گذریم،  از میان روستاهایی دور دست با مردمی مهربان و مومن که هر خانه ای برای مسافر امید است،  بعد از توقفی کوتاه رد میشویم.  تپه های و کوه ها به رنگهای سبز و بنفش و خاکستری و سیاه که بیننده را محو تماشایشان می کند،  در هر طرف نمایان است.  اندکی که از  برقیانوس  شنیده ایم،  عماراتی که از سنگهای رنگین و فیروزه ای این کوه های فریبنده ساخته شده،  بازارهای پر زرق و برق و با رونق و مغازه های زیاد و مردمی خوشحال که با لباسهای فاخر و جواهرات در رفت و آمدند،  اماکن مقدسی که با طلا آراسته شده اند و در خود گنجینه ها دارند و قصرها و کاخهای مجلل که با وسایل قیمتی از تمام دنیای آنروز پر شده اند.  کتابخانه هایی با کتیبه های بیشمار که داستانهایی از تاریخ واقعی روی آنها با نقش گل و بلبل و زیبایی خاص حک شده است.  می دانیم که شهر با شکوه زیر پایمان است،  اما کجا؟  در چند متری زیر رمل؟ می دانیم که تاریخ ایران بزرگ ما طولانی ترین است،  می دانیم که اولین تمدن بشری را ما ایرانیان به جهان عرضه داشتیم،  می دانیم که باید در تاریخمان بگردیم و شهرها و واقعیتهای گمشده را پیدا کنیم.  تابش خورشید درخشنده و گرمای ظهر کویری می گوید وقت نماز است و بعد از نماز دوباره پرسیدن از کویر و گمانه زنی در اینطرف و آنطرف،  کویر سخن بگو  برقیانوس کجاست؟  برقیانوس اگر ما تو را نیابم فردایی دگر ایرانی عزیز دگری تو را خواهد یافت،  و بطور حتم روزی سخن خواهی گفت.  شهر افسانه ای دل کویر،  زمین گرم رملی زرد،  آسمان آبی روشن همیشه آفتابی و شبهایی پاکیزه که ستارگان چون الماس می درخشند و شهر افسانه ای زرین،  را تا دیداری مجدد به درود می گوییم.  و به این فکر می کنیم که ایران بزرگ واقعاً بی همتاست،  با تمام وجود ایران را دوست بداریم و برای ایران عزیز باشیم.  آیا شما تاکنون به جستجوی مکانی گمشده رفته اید؟ 

آیا برقیانوس همان دقیانوس است؟  آیا خرابه های اطراف جیرفت و یا سبزوار است؟  انوش راوید

یک مهم مهم،  تاریخ نوشته های کتابهای دینی قدیمی و یا گفته های مانند هردوت را نباید مرجع تاریخی دانست،  بلکه باید آنها را به چرخه یادگیری سپرد و از سئوال آغاز کرد و الا آخر.  همچنین مهمترین موضوع که در این کتابها باید رعایت شود، تفکیک نمودن زندگی مردم از حاکمان مادی و معنوی و نظامی است.  در تاریخ مردم کدامند؟  حاکمان کدامند؟

   مسجدی سفید با فرشهای ایرانی.

    مسجدی سفید با فرشهای نفیس ایرانی، در بندر چارک،  در استان طلائی هرمزگان،  روبروی جزیره کیش در ساحل شمالی خلیج فارس،  خلیج فارس همیشه جاوید،  قرار دارد.  خلیج فارس در دل خود قهرمانیها دارد، فداکاری ایرانیان رشید و جنگجو دارد.  چارک مانند اسامی کیش، تنب، قشم، نامهای بیادگار مانده از چهار هزار پیش و از دوران پادشاهی ایلام که اولین پادشاهی واقعی تاریخ جهان بود،  ایلام گویش محلی دگری از نام ایران بزرگ است.  بندر چارک، بندریست تاریخی از گذشته های دور، با طبیعت بسیار زیبا که آثار دوره های مختلف زمین شناسی را در خود دارد.  امروزه شهریست کوچک ولی خرم و دلباز،  مدرن با خیابانها و بلوارهای زیبا و ساختمانهای بزرگ و بازارها و پاساژها،  که می تواند در آینده ای نزدیک همچون گذشته اش نامدار شود. مردمی دارد نیکو، مومن، مهربان و مهمان نواز، مردمی دلاور و قوی،  همانند تمام مردم ایران عزیز و سواحل شمالی خلیج فارس قهرمان.  بندر چارک بخاطر نزدیک به شهر توریستی و تماشایی و تاریخی لار،  و راه های داخلی مملکت اهمیت تجاری و صیادی داشته و داستانهای شیرین دارد،  که در وقت دیگری به آنها می پردازم.

 از پایان سلسله مقتدر ساسانی تا زمان صفویه گمرکات ایران وضع مرتب و خاصی نداشت و درآمد آن اکثراً در دست حکام محلی بود که به فراخور قدرت حکومت وقت،  مبلغی از این درآمد را به مرکز می فرستادند.  در زمان سلطنت طولانی نیم قرنی شاه عباس اول وضع گمرکات به کمک مشاوران استعماری انگلیس سرو سامان یافت و در دست دولت مرکزی قرار گرفت و در تمام شهرهایی که ورود خروج اشخاص و کالا از آنها صورت میگرفت، ساختمان گمرک بنا گردید و مسجد و کاروانسرا در نزدیکی آن ساختند و در بعضی مواقع درساختمان گمرک مقر دولتی و حکومت هم مسقر شد،  و به مصلحت و نیاز مرزی،  قلعه و استحکامات نظامی ساختند و یا بازمانده ها از گذشته را تعمیر کردند.  در این زمان بدلیل پیدایش بورژوازی و سرمایده داری اولیه در اروپا متعاقباً نیازهایی از برای آنها به ایران منتقل گردید.  امنیت برقرار شد،  راه های ارتباطی خوب و تاسیسات اقامتی متعدد و مناسب ایجاد گردید و اوج صنعت و تجارت یکبار دیگر در ایران پیدا شد و اشخاص فعال حرفهای مختلف از تمام ملل غرب به ایران هجوم آوردند،  مسافرت ایرانیان از داخل کشور به مقصد تجارت، زیارت و سیاحت به خارج از کشور زیاد شد،  و کاروانهای بسیاری در همه سو به حرکت درآمدند.

امروز در بندر چارک و ساحل زیبای خلیج فارس همیشه جاوید،  کاخ بزرگ و مخروبه ای وجود دارد که امواج دریا تا پای آن رقص کنان پیش می آیند و نشان از بالا آمدن آب یا پایین رفتن زمین طی دویست، سیصد سال گذشته میدهند.  دیوارهای فرو ریخته، برجهای نیمه ویران، پنجره های مشبک قیمتی، شیشه های رنگارنگ به اشکال مختلف هندسی سالم و شکسته، خمره های با ارزش ضخیم بزرگ خاکستری، سالم و گاهی لب پریده، که درون اغلب آنها گل و لای پرشده، اتاقهایی با اشیایی نه چندان زیاد ولی قدیمی و زیرزمین هایی مسدود که معلوم نیست در آنها چه بوده.  و مسجدی تاریخی و دایر با فرشهای بانوای ایرانی برای نمازگزاران، در کنار کاخ خاکی ویران.

بالای برج 15 متری ضلع جنوبی رو به دریا نسیم خنک از خلیج فارس قهرمان می وزد و به انسان روح تازه ای میدهد و تا دور دستها دیده میشود،  حتی شب هنگام نور باران کیش، زرد و قرمز تماشائیست.

دریای فیروزه ای شفاف، آسمان آبی روشن، کاخ مجلل بزرگ، شهری آباد، نخلهای سبز سرفراز، مسجدی سفید با فرشهای نفیس ایرانی.

در اسکله چوبی قهوه ای رنگ،  چند کرجی ماهیگیری و دو ناو سه دکله خارجی لنگر انداخته اند و مردمی خوشحال در جنب و جوشند.  کارگران در یکی از کشتی ها مشغول تخلیه بارند و در دیگری با حوصله بارگیری می نمایند،  چهچه ملوانی دلتنگ بگوش می رسد.  گاریها و شترها و قاطرها با صندوق های نقره ای بر پشتشان می آیند و می روند.  دکانها مملو از کالاهای رنگارنگ با دربهایی از شیز نزدیک اسکله بازند و بلبلان در قفس بسته آواز دلنشین می خوانند.  شخصی که دستار نارنجی به سر بسته و بتازگی از هند آمده میمون با نمکی را به بازی گرفته و جمعی را بدور خود  گرد آورده و دینار و درهم میگیرد.  بازرگانان می دانند که کشتی دیگری در راه است و شاید امروز برسد.

ناگه در افق دریا بادبانهای سفید دیده میشود و مردمی که سرگرم فعالیتند آنرا به یکدیگر نشان میدهند و ساعتی بعد شلیک یک گلوله توپ نزدیکی کشتی به بندر را می گوید.  کاخ گمرگ که ساختمان عظیمی در سه طبقه با بادگیری بزرگ و سالنها و اتاقهای متعدد،  پنجره های مشبک و شیشه های رنگی و دربهای چوبی با نقش گل و پرندگان، که در گرداگرد حیاط اصلی می باشند،  و دفتر حکومتی و دفتر گمرک و اقامتگاه نگهبانان و اسلحه خانه را در میان دارند.  آشپز خانه و انبارها و محل خمره های بزرگ ذخیره آب و غذا و اصطبل و چاپارخانه و کاهدانی در طبقه پایین است.  دو برج بلند به ارتفاع 15  متر با دو توپ بزرگ برنجی براق و ایوان وسیع سنگفرش رو به دریا با تعدادی توپ و زنبورک و گلوله های سیاه در کنارشان آماده غرش در ضلع جنوبی است.

همه به گمرک خیره شده اند،  پرچم بنفش شمشیر نشان برای اجازه ورود کشتی به بندر در اوج برج بر افراشته می شود.  چهار سوار رشید با لباده های طوسی و خنجرهای مرصع به کمر و اسبهای ورزیده که فخر فروشان میروند،  از دروازه با سر در هلالی خارج و بسوی لنگر گاه می تازند و مدتی بعد روی عرشه کشتی به نام امید مشغول مذاکره و کاغذ و پولی رد و بدل می شود.  آنها وظیفه اشان را خوب انجام می دهند،  می دانند که کوچکترین خطا و رشوه در زمان شاه عباس سریعاً رسیدگی و مجازات سختی دارد. لحظاتی بعد تجار و مردم و کارگران که در انتظار بودند،  بسوی امید سرازیر و معاملات آغاز میگردد.  و قافله ها با صدای زنگوله ها به حرکت در می آیند.  همه شاد و گردش کار و تجارت با رونق ادامه دارد.

با بانگ اذان مسجدی سفید با فرشهای بانوای ایرانی، در کنار کاخ افسانه ای ویران،  که مردم را به نماز فرا می خواند،  ناگه از رویای تاریخی بیرون آمده،  و با احتیاط از برج بیران پایین آمده و همچنان که نسیم خنک خلیج فارس همیشه جاوید می وزد،  بعد از نماز،  دریای شفاف و فیروزه ای،  آسمان روشن آبی،  کاخ مجلل بزرگ،  شهری آباد با نخلهای سبز سرفراز را به درود می گویم. نویسنده امید پژوهش .گرداوری محسن ر.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






موضوعات مرتبط: دانستنیها ، ،
برچسب‌ها: